بیـــ قــافـیــه هـای بـا مخــاطـبــ مـن

با دیدنت زبان دلم بند آمدست شاعر شدم که لال نمیرم فقط همین

یک نفر قلب تو را ... ( تقدیم به ...)

 

یک نفر قلب تو را بی سحر و جادو می‌برد

بی‌گمان من می‌شوم بازنده و او می‌برد


اشک می‌ریزم و می‌دانم که چشمان مرا

عاقبت این گریه‌های بی‌حد از سو می‌برد


آن‌قدر تلخم که هرکس یک نظر می‌بیندم

ماجرا را راحت از رفتار من بو می‌برد


من در این فکرم جهان را می‌شود تغییر داد

عاقبت اما مرا تقدیر از رو می‌برد


یک نفر از خواب بیدارم کند دارد کسی

با خودش عشق مرا بازو به بازو می‌برد

[ 4 / 3 / 1392برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

می¬‌رسد یک روز ... (تقدیم به ...)

می­‌رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت

روی تـخـتـی با رقیبـان می­‌نشینی در بهشت


تـا خـدا بـهـتـر بسوزانـد مـرا خواهـد گذاشت

یک نمایـشگـر در آتـش، دوربـیـنـی در بهشت


گـیـرم از روی کـرم گـاهی خـدا دعـوت کـنـد

دوزخی‌ها را بـرای شب­‌نـشینی در بهشت


بـا مـرامـی که من از تـو بـا وفـا دارم سـراغ

می­‌روی دوزخ مـرا وقتـی بـبـیـنـی در بهشت


مـن اگـر جـای خـدا بـودم بـرای «ظـالـمـیــن»

خلق می­‌کردم به نامت سرزمینی در بهشـت

 

 

 

 

[ 4 / 3 / 1392برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

مـُهــــم نـیـستـــــ هـَـوا ...(تقدیم به ...)

 

مـُهــــم نـیـستـــــ هـَـوا گـرم بـاشــد یــا سـَــرد (!) ..

مـن "بـهـــــانـه" می گـیـرم


و تـــــو ..

دهانـَــم را بـا یکــــ /بــــوســه/ بـبـنـد .../

 

[ 4 / 3 / 1392برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

مهم نبود برای من... (تقدیم به ...)

مهم نبود برای من، که تو با من چه می کنی بیا ببین برای تو، من با خودم چه می کنم...

 

[ 4 / 3 / 1392برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]

منو نمی خواست ... (تقدیم به ...)



منو نمی خواست !


بتی كه از من ساخته بود رو میخواست..


واسه همین ..............


هر وقت <خودم> بودم...


دعوا داشتیم ...!

[ 4 / 3 / 1392برچسب:,

] [ 1:0 ] [ دخـــتـــر کـــاغــذی ]

[ ]